مرا بس است، یک صندلی برای نشستن کنار تو
جمعه, ۱۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۳:۳۳ ب.ظ
میدانم
هست تاریخ بی نظیری در همهمه ی زندگیِ بی سر و سامانِ من
که در گوشه ای از ازدحام خیابانی شلوغ
می نشینی کنارِ من و از غیب ترین احوالات دلم با من سخن می گویی
و من از لطافت کلماتت تو را خواهم شناخت
با تو عمق جانم را به زبانم جاری میکنم
و نگاهم را لبریز از تبسم محزونت خواهم ساخت
آن روز در کنار رهگذرانِ بی توجه
آرام پا به پای اشک هایت اشک خواهم ریخت !
- ۹۸/۰۸/۱۰
سلام واقعا مفید بود ، من اینجارو توی گوشیم سیو کردم تا بعدا بیام بقیه مطالب ببینم بخونم
ممنونم