جوری کِ تو مرا جانُ جهانی
شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۰۶ ب.ظ
برام یه قفس بساز؛
بدون پنجره،
بدون در،
منو بنداز اون تو و خودت بیرون در وایسا
تو کِ اون بیرون باشی میتونم فقط بِ نشستن تو پشت دیوارِ سرد فکر کنم
تو کِ منو محصور کنی فقط ذهنم درگیر تویی میشه کِ منو بِ خاطر نجاتِ خودم بِ زنجیر کردی
تو منو حبس میکنی ولی خودت هم با من داخل قفسِ بی نور نفس می کشی!
کنار منی و نمیذاری لحظه ای ذهنم بِ خطا بره،
نمیذاری لحظه ای بِ جهنمی ک توش بودم برگردم!
تو باش؛
پشت دیوار باش...
لمس نشدنی باش...
باش کِ بودنت اجزای متلاشی منو کنار هم نگه داره!
من بِ امیدِ تو زنده ام!
- ۹۸/۰۶/۳۰