پَس کوچه

کسی نمیشنود ما را، اگر که رویِ سخن داری و درد حرف زدن داری به گوش های خودت رو کن

پَس کوچه

کسی نمیشنود ما را، اگر که رویِ سخن داری و درد حرف زدن داری به گوش های خودت رو کن

پنهان چو دِل

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۰۸ ق.ظ

مولانای جان با حنجره ی همایونی:

 

 

ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم

 

تو کعبه‌ای هر جا روم قصد مقامت می کنم

 

هر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظری

 

شب خانه روشن می شود چون یاد نامت میکنم

 

گه همچو باز آشنا بر دست تو پر می زنم

 

گه چون کبوتر پرزنان آهنگ بامت می کنم

 

گر غایبی هر دم چرا آسیب بر دل می زنی

 

ور حاضری پس من چرا در سینه دامت می کنم

 

دوری به تن لیک از دلم اندر دل تو روزنیست

 

زان روزن دزدیده من چون مه پیامت می کنم

 

ای چاره در من چاره گر حیران شو و نظاره گر

 

بنگر کز این جمله صور این دم کدامت می کنم

 

  • ۹۸/۱۲/۲۴
  • زهرا فلسفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی